چقدر به غنی بودن محتوای داستانی بازی اهمیت میدهید؟ این جملهای است که با بازی کردن این نسخه، بدون شک به آن پاسخ "خیلی زیاد!" خواهید داد. نویسندهی بازی David S. Goyer همان نویسندهی فیلم فوق العادهی The Dark Knight است. تا به حال سری CoD به جنگ جهانی و جنگهای مدرن میپرداخت و چندان به داستان در بازی اهمیت داده نمیشد که در واقع مسئلهی خیلی مهمی هم در این نوع بازیها به شمار نمیآید، چرا که در میان جنگ، داستانی وجود ندارد. اما چه خواهد شد اگر که همهی زیباییهای نسخههای قبل به علاوهی داستانی زیبا، پیچیده و درگیر کننده را با هم بیآمیزند؟
شما در بازی کنترل چندین شخصیت را بر عهده میگیرید، اما میتوان گفت شخصیت اصلی داستان مامور مخفی سازمان CIA یعنی Alex Mason میباشد. داستان بازی از ترور فیدل کاسترو رهبر وقت کوبا آغاز شده و پس از تلاش برای فرار از دست کوباییها، Alex توسط کاستروی واقعی و همینطور Dragovich دستگیر میشود. کاسترو، الکس را به Dragovich سپرده و وی بلاهای مختلفی را بر سر او میآورد و سعی میکند که او را به یکی از افراد خود تبدیل کند. در این بین تنها یک نفر است که الکس را از این کار باز میدارد: Viktor Reznov (حتماً او را در نسخهی World at War دیدهاید، ظاهراً او در آن نسخه میمیرد! اما در هر حال به نظر میرسد که جان سالم به در برده است). Reznov قبلاً در ارتش شوروی در جنگ جهانی دوم شرکت کرده و بسیار با تجربه در جنگ نشان میدهد، اما چیزی که داستان را برای بازیبازان بسیاری مبهم کرده است این است که Reznov از Mason به عنوان یک وسیله برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرده است و این در حالیست که هر دو دوست صمیمی یکدیگر هستند. این معرفی کوتاهی از این بازی معروف بود. اما.... شخصیت اصلی بازی،که رئیس جمهور امریکا جان اف کندی را به قتل می رساند اما در نهایت "ناجی" امریکا می گردد الکس "ماسون" نام دارد!
جالب اینکه در تمام مدت 5 ساله که در عملیات های دشوار حضور دارد، کسی به او کمک می کند که در انتهای بازی متوجه می شوید وجود ندارد! در عین تاثیر گذاری وجود ندارد!
تم قرمز رنگ بکار برده شده، رقص مداوم اعداد مقابل چشم های ماسون به چه معناست؟ آیا سری جدید call of duty یک بازی ماسونی است یا انتخاب نام الکس ماسون کاملا تصادفی است؟
لازم می دانم چند نکته را یاددآور شوم:
اول اینکه معمولا در فیلم ها و بازی ها مسقیما از چهره و نام اشخاص حقیقی برای نشان دادن مسندشان استفاده نمی شود. مثلا اگر قرار باشد در فیلم یا انیمیشن رئیس جمهور ایالات متحده به تصویر کشیده شود شما بازیگری را می بینید که هم از لحاظ چهره و از لحاظ اسم با رئیس جمهور(های) واقعی امریکا متفاوت است(البته معمولا). در بازی ها هم همینطور است. حال چطور می شود که شما در این بازی جان اف کندی را می بینید؟ آنچه مسلم است در قبال قتل کندی دولت امریکا به پنهان کاری دست زده است. آیا در ضمن این بازی، تولید کنندگان اقرار می کنند که قتل کندی توسط مامور سازمان سیا و با نام ماسون(ایهام از یک جریان فکری نه یک شخص) انجام شده است؟ علت اینکه پس از پایان بازی کندی را سر یک میز با فیدل کاسترو مشغول سیگار کشیدن و مشروب خوردن نمایش می دهد چیست؟ آیا غیر مستقیم کندی را همفکر با کاسترو می داند؟(و بدین ترتیب قتل او را توجیه می کند؟)
دوم اینکه نقش رزنو را چطور می بینید؟ در ضمن شکنجه ماسون اقرار می کند که تمام کارهایی که وی انجام می داده به همراهی یا درخواست رزنو بوده است. حتی در قبال این سوال که چرا ژنرال آلمانی را (که زنده بودنش از نظر دادن اطلاعات بسیار حائز اهمیت بود) را کشته؟ می گوید این قتل را رزنو انجام داده نه وی. شما در آخر بازی متوجه می شوید که شخصی به عنوان رزنو وجود نداشته و تمام کارها را ماسون به تنهایی انجام داده است. آیا جسم ماسون توسط رزنو تسخیر شده است؟
این نماد ها و اشارات نیز در بازی مشاهده می شود:
اشاره به ترور مالکوم ایکس، فلوریده کردن آب، عملیات پرچم دورغین، دود های شیمیایی دنباله هواپیما و جوامع مخفی در شروع یکی از مراحل:
سناریوی اول:
الکس ماسون مامور ویژه سازمان جاسوسی امریکا نمادی از جریان ماسون است. حضور او در تمام مدت جنگ سرد و به عنوان نیروی اطلاعاتی ، همچنین حضور در خط مقدم نیروهای ارتش امریکا در ویتنام، و همچنین حضورش در حساس ترین و عمیق ترین لایه های اطلاعاتی در پنتاگون نشانه حضور جریان ماسونی در تمامی این قسمت هاست. او جان اف کندی را به علت افکار ضد امپریالیستی اش که تبعا مخالف ایده جریان ماسونی حاکم بر امریکا است به قتل می رساند. وابستگی فکری کندی را به جریان ضد امپریالیستی به طور ضمنی و نه مستقیم مشاهده می کنید. همچنین شما دستور مستقیمی در این رابطه در طول بازی مشاهده نمی کنید. او در نهایت مرتکب قتل می شود اما نمی داند چرا؟ تنها هاله ای از کارهایی که انجام داده را در ذهن دارد. درگیری ذهنی شدید وی و رقص اعداد با تم قرمز در جلوی چشمان او به معنی محاسبات پیچیده ای است که وی را در دل این جریانات قرار داده است. محاسباتی که خود قادر به فهم درست آن نیست.
سناریوی دوم:
الکس ماسون مامور ویژه سازمان جاسوسی امریکا است ولی نام او کاملا تصادفی انتخاب شده و اصلا ربط به جریان ماسونی ندارد. و اصولا هر گردی گردو نیست! او مجاهدانه در راستای اهداف کشورش در هر جا حضور فعالانه دارد. او توسط دشمنان دستگیر می شود و توسط فرایندی که رویش صورت می پذیرد و شما نمی دانید چیست ذهنش تحت کنترل دشمن در می آید. (یعنی روس ها از این تکنولوژی برخوردار بوده و آن را استفاده کرده اند!) تحت این کنترل شدید ذهن او رئیس جمهور کشورش را در دفتر خودش در پنتاگون به قتل می رساند. حضور رزنو و القای افکار و ایده هایش تنها به علت نارسایی های روانی ناشی از آن فرایند کنترل ذهنی است که برای وی رخ داده است. نماد پنتاگرامی که دوست عزیزم آقای tohidkarimi اشاره فرمودند در واقع همان ستاره سرخ کمونیست است و حضور چشمی در وسط آن یا تصادفی است و یا منظور همان چکش و داس معروف بوده است! (البته پنتاگرام ابتدا نماد طرفداران مسیح بود. و پنتاگرام برعکس است که نماد ضدمسیح و شیطان است). و قربانی شدن برای رسیدن به آزادی هم که scorpian8 عزیز فرمودند هم که نوعی شهادت در راه آزادی است و این که اصلا شیطانی نیست!
اما آنچه وجه اشتراک اکثر بازی های از این دست می باشد، به شرح زیر است:
وجود یک تهدید خارجی علیه منافع و امنیت ملی ایالات متحده و حضور سربازان شجاع و کارآمدی که با استفاده از جدیدترین تکنولوژی نظامی و با مشقات بسیار جانانه از ایالات متحده دفاع می کنند و بر دشمن پیروز می شوند. این پروسه به گونه ای کارگردانی می شود که شما از پیروزی نهایی ایالات متحده احساس رضایت و شادی می کنید. حال مهم نیست دشمن امریکا کیست؟! همه آنها تروریست هستند و باید کشته شوند. چند مثال کوچک:
call of duty 6: حمله یک موشک راهبردی حاوی کلاهک هسته ای شوروی به امریکا و از بین رفتن به موقع موشک توسط نیروهای امریکا - حمله بسیار گسترده بیولوژیکی و شیمیایی شوروی علیه مردم امریکا و حضور به موقع نیروهای امریکا و شکست طرح شوروی
call of duty 5: حمله نظامی گسترده شوروی به امریکا و شکست نهایی شوروی
call of duty 4: حمله هسته ای شوروی علیه مردم امریکا و حضور به موقع نیروهای امریکا و شکت طرح شوروی
آنچه مسلم است صنعت بازی و سرگرمی های رایانه ای یک رسانه است.
و به جز سرگرم کردن مخاطب خود و ایجاد مشغله فکری برای وی حتی بعد از ساعات بازی، به طور خیلی هوشمندانه و ضمنی مفاهیم خود را به مخاطبش القاء می کند.
از آنجا که مخاطب بازی های رایانه ای عموما نسل جوان است و نسل جوان هم عموما اطلاعات کمتری از مسائل مختلف از جمله نمادها و رفتارهای ماسونی و صهوینیستی دارد، حتی اگر به طور مستقیم بازی شامل نمادهای آنان نباشد، چندان مسئله نیست .مفاهیمی که بازی منتقل می کند به همان اندازه تاثیر گذار است.
مفاهیمی چون در خطر بودن امریکا، این تفکر را به مخاطب می دهد که پس امریکا مجاز است برای حفظ خود لشگرکشی نظامی کند، بودجه نظامی بالا داشته باشد و در نهایت از پیروزی امریکا شادمان گردد